کتاب فلسفه ای برای زندگی-رواقی زیستن در دنیای امروز
آیا تا بحال فکر کرده اید که چرا و چگونه زندگی میکنید؟ و برای خوشبختی چه برنامه ای دارید؟ و تعریف شما از خوش بختی چیست؟ و چه چیز هایی را به عنوان مصادیق خوشبختی می شمارید؟ و چه چیزهایی را مصداق بد بختی میدانید؟ در کل آیا میدانید فلسفه شما برای زندگی چیست؟
احتمالا گاهی به این موضوعات فکر کرده اید و جواب بعضی از سوالات بالا را برای خودتان میدانید. حد اقل میتوانید بگویید خوشبخت و بد بخت از نظر شما چه کسانی هستند.
بسیاری از ما فلسفه زندگیمان را خودمان نساخته ایم بلکه ان را انتخاب کرده ایم. صرفا به این دلیل که در خانواده و جامعه زندگی میکنیم. عمده ی این فلسفه های زندگی که هر کدام از ما به فراخور حالمان برای زندگی کردن انتخاب کرده ایم از جامعه و اطرافیان گرفته ایم. بعضی از این فلسفه ها بیش از دوهزار سال پیش در یونان زاده شده اند. و علت این که ما متوجه این موضوع نیستیم این است که ان فلسفه ها تقریبا به اندازه ای همه گیر شده اند که دیگر نام مبدع انها به فراموشی سپرده شده است. در حقیقت هر ایده ای که از طرف عموم جامعه پذیرفته شود و همه گیر شود و کم کم در جان مردم ته نشین شود به مرور تبدیل به امری عادی می شود و مردم دیگر به خاطر نمیاورند که این ایده از کجا امده بود و چه چالشهایی را پشت سر گذاشته است. اما ان ایده هایی که در طول سالیان همچنان زنده هستند و هنوز در مورد انها بحث می شود همان ایده ها و افکاری هستند که همه گیر نشده اند و حد اقل دو یا چند گروه هنوز بر سر ان بحث میکنند.
بنابراین پر بیراه نیست اگر بگوییم که فلسفه رواقیون یکی از همان فلسفه هاست که چون به مرور نزد مردم جای خود را باز کرد و کم کم به خورد زندگی مردم رفت؛ همان طور هم کم کم به فراموشی سپرده شد. چون دیگر بحثی بر سر ان نبود و تقریبا امری پذیرفته شده بود. از این رو ما کمتر اسم فلاسفه رواقی را می شنویم و کمتر انها را می شناسیم. اما سقراط از پس دو هزار و پانصد سال همچنان مناقشه بر انگیز است. چرا که اموزه های او در میان مردم کوچه و بازار به راحتی پذیرفته نشد و نشده است. حالا این که میگویم ما عموما فلسفه زندگیمان را از بین یکی از فلسفه های ساخته شده در یونان باستان به صورت ناخود اگاه انتخاب کرده ایم یا میکنیم خیلی حرف عجیبی نیست.
داخل پرانتز: سقراط میگفت زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد. یعنی هر کدام از ما موظفیم که باورها و فلسفه ای که برای زیستن خودمان در نظر گرفته ایم بیازماییم واگر ان را درست یافتیم به ان عمل کنیم، در غیر این صورت زندگی با ارزشی نداشته ایم.ما هم باید هر از گاهی بنشینیم و فلسفه زندگی خود را واکاوی کنیم و ببینیم که بر اساس کدام اصول زندگی میکنیم؟ و ایا این اصول صحیح و ارزشمندند یا نه؟ پرانتز بسته.
رواقیون در پی ان بودند که دستور العملی برای زندگی کردن به دست انسان بدهند که انسان دراین زندگی فارغ از این که چقدر پول دارد یا چقدر قدرت دارد یا چقدر مرفه است بتواند با کمترین رنج و بیشترین ارامش و لذت زندگی کند. جالب اینجاست که یافته های روانشناسی نوین هم به دستور العمل های رواقیون صحه می گذارد. اما این دستور العمل ها بیشتر از ان که معطوف به دنیای بیرون باشد معطوف به دنیای درون انسان است. رواقیون معتقد بودند که برای کسب شادی و ارامش باید چیزی را که ارامش را از ما میگیرد تغییر داد. ولی تغییر چیزی که در کنترل ما نیست ممکن هم نیست. ما فقط می توانیم چیز های را تغییر دهیم که کنترل انها به دست ماست. و در این میان قابل کنترل ترین چیز در جهان برای هر کس ذهن خودش است.
رواقیون به ما میگویند که چطور میتوانیم با تمرین های خاصی ذهن خودمان را کنترل کنیم و از این راه زندگی شادمانه تری برای خودمان رقم بزنیم.
مطالب مرتبط
کتاب فلسفه ای برای زندگی-رواقی زیستن در دنیای امروز
فلسفه ای برای زندگی-رواقی زیستن در دنیای امروز- مقدمه
فلسفه ای برای زندگی-رواقی زیستن در دنیای امروز- قسمت دوم
فلسفه ای برای زندگی-رواقی زیستن در دنیای امروز- قسمت سوم
1 دیدگاه
سپیده · مارس 20, 2020 در 18:03
هواپونوپونو هم دقیقا همینو میگه که ما به تنها چیزی که بهش تسلط کامل داریم ذهن خودمونه